تلاش برای نشستن
پسرم دیگه مرد شده
گل پسرم شیر مردم امیر محمدم الهی که مامان قربون اون قد و بالات بره که داری مرد میشی و من مبهوت بزرگ شدنت و به وضوح دیدن قدرت خدا خدایا خیلی دوست دارم برای این روزهای قشنگی که قسمتم کردی.
آره مامان جون دیشب مثل همیشه یه بالش گذاشته بودم پشتت که راحت لم بدی که یکدفعه دیدم خیز کردی نشستی و باز من و بابا امیرت و حیرت زده کردی ما هم که فکر میکنیم فقط فقط پسر ما میتونه این کارا رو انجام بده چون فقط پسر ما قویه, و وقتی زنگ زدیم به مامان جون کلی با آب و تاب براش تعریف کردیم و کلی پزتو دادیم البته بماند که مامان جون هم به خاطر علاقه شدیدش به گل پسر ما اونم یه همچین باوری داره و ما هم به روی خودمون نمیاریم که بابا این شازده پسر دیگه بزرگ شده آخه 5 ماهش دیگه کم کم شیرین کاریهاش هم بیشتر میشه.
آره مامان جونم ما با تمام کارهای شما از اون زبون دراوردن دفعه اول تااااااااا..... الا آخر احساس غرور میکنیم وبا کلی پز برای همه تعریف میکنم به خودمون میبالیم برای داشتن همچین پسری.
گل پسرم جیگر گوشم برات آرزوی بهترین ها رو دارم